سرم ز وصل نهانی بلند خواهد شد


زمانه از گل و خس نخلبند خواهد شد

کسی که نوحه نکردی به ماتم دل تنگ


حریص زمزمه و هرزه خند خواهد شد

مراد بر اثر غیر کو، مران شتاب


که باز طالع ما ارجمند خواهد شد

به حیرتم ز غزال رمیدهٔ مقصود


که صید این دل کوته کمند خواهد شد

به کوی غیر نماند وداع شربت کام


که ناگوارتر از زهرخند خواهد شد

لبم دهد مگسان امید را مژده


که زهرخند با نوشخند خواهد شد

ز عود قافیه غم نیست در میان غزل


که یار چون پسندد پسند خواهد شد

بیا کلیم که آن آتشی که می طلبی


کنون ز سینهٔ عرفی بلند خواهد شد